محل تبلیغات شما

روزهافکر من این است و همه شب سخنم


کهچرا غافل از احوال دل خویشتنم


 

ازکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود


بهکجا می روم آخر ننمایی وطنم


 

ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا


یاچه بوده است مراد وی از این ساختنم


 

آنچهاز عالم عِلوی است من آن می گویم


رختخود باز بر آنم که همانجا فکنم


 

مرغباغ ملکوتم نِیم از عالم خاک


چندروزی قفسی ساخته اند از بدنم


 

کیستآن گوش که او می شنود آوازم


یاکدام است سخن می کند اندر دهنم


 

کیستدر دیده که از دیده برون می نگرد


یاچه جان است نگویی که منش پیرهنم


 

تابه تحقیق مرا منزل و ره ننمایی


یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم


 

میوصلم بچشان تا در زندان ابد


به یکیعربده مستانه به هم درشکنم


 

منبه خود نامدم اینجا که به خود باز روم


آنکهآورد مرا باز برد تا وطنم


 

تومپندار که من شعر به خود می گوی


تاکه هشیارم و بیدار یکی دم نزنم




مولانا

حافظ/ روضه خلد برین خلوت درویشان است

مولانا/مرغ باغ ملکوتم

حافظ/ سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌ کرد

  ,باز ,مرا ,دم ,باغ ,روم ,به خود ,وطنم   ,باغ ملکوتم ,خود باز ,یا چه

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پرستوی بهار تست قالب 6 دانلود آهنگ جدید پوسته راینبو morthealthpatsda alnetemit شارژ رایگان ایرانسل-همراه اول تاریخچه و آداب و رسومات روستای بید رئال نیوز westcescatu